معنی مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب, معنی مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب, معنی kclx، kتclx lcbj، flاjmj اmcbj، kdxاj lcbj jrzi تrاzu، lاjmj، lاjmj ubsd، tاwgi lاjmjd، rzf, معنی اصطلاح مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب, معادل مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب, مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب چی میشه؟, مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب یعنی چی؟, مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب synonym, مرکز، مترکز کردن، بکانون اوردن، میزان کردن نقطه تقاطع، کانون، کانون عدسی، فاصله کانونی، قطب definition,